مديريت فرآيند به كارگيري موثر و كارآمد منابع مادي و انساني در برنامه ريزي ،ساماندهي ، بسيج امكانات ، هدايت و كنترل است كه براي دستيابي به اهداف سازماني و براساس نظام ارزش مورد قبل صورت ميگيرد . و مديريت مشاركتي استفاده از مشاركت كاركنان در فرآيند تصميمگيري با تفكر استراتژيك عملكرد سازمان با ارائه پيشنهاد ،تصميمگيري و قبول مسئوليت در زمينه فعاليتهاي سازمان و انتخاب كار بهبود و توسعه كار وتوزيع دستاوردهاي حاصله بروزخواهد نمود.اين مشاركت در تصميم گيري باعث افزايش خودباوري در كاركنان شده استفاده از خردجمعي در تصميم گيري بويژه تصميم گيريهاي مهم و كلان در سطح سازمانها به دليل ارتباط مستقيم كاركنان با كارو مشكلات ناشي از كمبود ها در ضمن انجام كار ميتواندنقطه اتكاي مديران سازمانهادر تصميم گيريهاي خردمندانه و آينده نگرباشد.
در اين راستا به عقيده ديويس از بزرگان علم مديريت مشاركت درگير شدن ذهني و عاطفي كاركنان در موقعيت هاي گروهي است كه آنان را بر ميانگيزد تا به هدفهاي گروه ياري دهند و براي رسيدن به آنها احساس مسئوليت كنند.
مشارکت در تصمیم گیری درحقیقت اعلام غیر رسمی ارزشمند دانستن کارکنان در امورات رسمی است که موجب رشد فردی و پویایی سازمانی و مهم تر اینکه موجب تولد خلاقیت و نوآوری در سازمان و به تبع آن رشد بهره وری سازمانی می گردد. همچنین در سازمان هایی که تصمیم گیری به سبک مشارکتی است ترک سازمانی و حاشیه نشینی سازمان ،کمتر به چشم می خورد.ودرمقابل،نتیجه تصمیم گیری به شیوه متمرکز،غیر از بحران سازمانی و ایجاد هزینه های کلان ناخواسته ،پیامد دیگری برای سازمان نخواهد داشت.
دراین نوشتار ضمن بررسی فرآیندمدیریت درسازمان ها،مطالعه موردی درکسب وکاری که بدلیل نادیده انگاشتن مشارکت کارکنان ،منجربه بحران درسازمان گردیده،مورد تحلیل مدیریتی قرار گرفته است.
در اين راستا به عقيده ديويس از بزرگان علم مديريت مشاركت درگير شدن ذهني و عاطفي كاركنان در موقعيت هاي گروهي است كه آنان را بر ميانگيزد تا به هدفهاي گروه ياري دهند و براي رسيدن به آنها احساس مسئوليت كنند.
مشارکت در تصمیم گیری درحقیقت اعلام غیر رسمی ارزشمند دانستن کارکنان در امورات رسمی است که موجب رشد فردی و پویایی سازمانی و مهم تر اینکه موجب تولد خلاقیت و نوآوری در سازمان و به تبع آن رشد بهره وری سازمانی می گردد. همچنین در سازمان هایی که تصمیم گیری به سبک مشارکتی است ترک سازمانی و حاشیه نشینی سازمان ،کمتر به چشم می خورد.ودرمقابل،نتیجه تصمیم گیری به شیوه متمرکز،غیر از بحران سازمانی و ایجاد هزینه های کلان ناخواسته ،پیامد دیگری برای سازمان نخواهد داشت.
دراین نوشتار ضمن بررسی فرآیندمدیریت درسازمان ها،مطالعه موردی درکسب وکاری که بدلیل نادیده انگاشتن مشارکت کارکنان ،منجربه بحران درسازمان گردیده،مورد تحلیل مدیریتی قرار گرفته است.
دانلود فایل
48اسلاید